کتاب هایی بخوانید که عکس جلد زیبایی داشته باشند.
کتابهایی بخوانید که عکسهای زیبایی داشته باشند. بدترین کتاب برای کودکانِ زیر پنج سال، آنهایی هستند که عکسهای ساده و متن کوتاهی دارند. اگر این کتابها را با کتابهای مصور مقایسه کنید، میفهمید که کتابهایی که تصویرهای ساده دارند، آنقدرها سر صحبت را باز نمیکنند. مایکل موریسون در یکی از مؤسسات خیریه به خانوادههای کمدرآمد کمک میکند ارتباطات کلامی خود با کودکان را پرورش دهند و از این طریق یادگیری آنها در خانه را بهبود ببخشند. موریسون میگوید: «این کار برای رشد کودک حیاتی است. از نقلقولهای قدیمی کتابهای کودکان که هر پدر و مادری باید دوباره بشنود هم نباید غافل شد.»
درباره تصاویر سوال بپرسید
کودکان بین ۱۶ تا ۲۴ ماهگی، سریعتر از هر زمان دیگری کلمه یاد میگیرند. بهترین راه برای شروع یادگیری کلمات جدید، نشون دادن عکسها به بچههاست. مثلاً وقتی عکس یه سگ رو میبینید، ازش بپرسید: “سگ رو میبینی؟ چه رنگیه؟” این سوالها باعث میشه بچهها کلمات رو سریعتر یاد بگیرن. کم کم میبینید که بچهها از کلمه “سگ” به “سگ قهوهای” و بعد به “سگ قهوهای داره میدوه” میرسن. این روش خیلی ساده و موثر برای افزایش دایره لغات بچههاست.
درمورد نکات واضح حرف بزنید.
بعضی چیزها برای ما که بزرگسالییم، خیلی ساده و بدیهیه اما بچهها باید همه چیز رو یاد بگیرن. مثلاً اینکه کتاب رو چطوری دست بگیرن، از کجا شروع کنن به خوندن، یا اینکه نویسنده کیه و چه کار میکنه. این چیزهای کوچیک به بچهها کمک میکنن تا زودتر یاد بگیرن خودشون کتاب بخونن.
وقتی با بچهها کتاب میخونیم، میتونیم ازشون بپرسیم: “ببین، اینجا اسم نویسنده نوشته شده. نویسنده کلمههای قشنگ مینویسه تا ما بخونیم.” یا اینکه “ببین، اینطوری کتاب رو ورق میزنیم. از این سمت شروع میکنیم و به این سمت میریم.” این کارها خیلی ساده به نظر میرسن اما برای بچهها خیلی مهمه.
داستان را به زندگی واقعیتان ربط دهید
وقتی با بچهت داری داستان میخونی، سعی کن داستان رو به زندگی روزمرهتون ربط بدی. مثلاً اگه داستانی خوندی که یه دختر کوچولو رفته بود سوپرمارکت، میتونی از بچهت بپرسی: “یادته اون روزی که خودمون رفتیم سوپرمارکت و بستنی خریدیم؟ تو چه بستنیای دوست داشتی؟” یا “تو سوپرمارکت چه چیزای قشنگی دیدی؟”
اینجوری بچهت بهتر میتونه با داستان ارتباط برقرار کنه و کلمههای جدید رو یاد بگیره. مثلاً اگه تو داستان، دختر کوچولو یه سیب قرمز خریده باشه، میتونی از بچهت بپرسی: “سیب تو چه رنگی بود؟” یا “تو سوپرمارکت سیب پیدا کردی؟”
اینجور سوالها باعث میشه بچهت همزمان با گوش دادن به داستان، فکر کنه و جواب بده. این کار باعث میشه قدرت صحبت کردنش بیشتر بشه و لغات جدید رو بهتر یاد بگیره.
به جای اینکه فقط به بچهت بگی “این سیب قرمزه”، ازش بپرس “به نظر تو این سیب چه رنگیه؟” یا “فکر میکنی چرا این سیب قرمزه؟” اینجوری بچهت تشویق میشه تا خودش فکر کنه و جواب بده.
با پرسیدن سوالهای “چه کسی”، “چه چیزی”، “کجا” و “چرا” میتونی یه گفتگوی خیلی جالب با بچهت شروع کنی و باعث بشی اون بیشتر به داستان علاقهمند بشه.
یادت باشه که هدف اصلی، ایجاد یه ارتباط خوب و صمیمی با بچهت و تشویق اون به فکر کردن و صحبت کردنه.
از خواندن برای حرفزدن با کودک استفاده کنید
هنگام خواندن کتاب برای کودکان، هدف اصلی تنها رسیدن به پایان داستان نیست. بلکه مهمترین نکته، برقراری ارتباط و گفتوگوی صمیمانه با کودک است. زمانی که والدین با اشتیاق به سوالهای کودک پاسخ میدهند، حتی اگر این سوالها ساده و تکراری به نظر برسند، یک ارتباط دو طرفه قوی بین آنها شکل میگیرد. این تعامل کلامی نه تنها باعث تقویت مهارتهای شناختی کودک میشود، بلکه به رشد اجتماعی او نیز کمک شایانی میکند.
یکی از راههای موثر برای شروع این گفتگو، پرسیدن سوالاتی در مورد تصاویر کتاب است. با پرسیدن سوالاتی مثل “این حیوان چه شکلی است؟”، “چرا فکر میکنی این شخصیت ناراحت است؟” یا “به نظر تو بعد از این چه اتفاقی میافتد؟” میتوانید مکالمهای جذاب و پویا را آغاز کنید.
چرا گفتگو در هنگام کتاب خواندن مهم است؟
- تقویت مهارتهای زبانی: با پرسیدن سوالات باز و تشویق کودک به پاسخگویی، دایره لغات او گسترش پیدا کرده و مهارتهای زبانی او تقویت میشود.
- افزایش خلاقیت: با پرسیدن سوالاتی که پاسخهای مختلفی دارند، کودک تشویق میشود تا از ذهن خود استفاده کرده و خلاقیت خود را به کار بگیرد.
- تقویت مهارتهای اجتماعی: تعامل با والدین در هنگام کتاب خواندن، به کودک کمک میکند تا مهارتهای اجتماعی مانند گوش دادن، صحبت کردن و بیان احساسات خود را بهبود بخشد.
- علاقهمند شدن به کتاب خواندن: وقتی کودک متوجه شود که کتاب خواندن فقط خواندن کلمات نیست، بلکه فرصتی برای گفتگو و کشف دنیای جدید است، به کتاب خواندن علاقهمندتر خواهد شد.
برای کودکان زیر 2 سال کتاب های تعاملی انتخاب کنید.
کودکان زیر دو سال معمولاً توجه کوتاهمدتی دارند و به سرعت حواسشان پرت میشود. برای این دسته از کودکان، کتابهای معمولی ممکن است خیلی زود خستهکننده شوند. اما نگران نباشید، کتابهای تعاملی میتوانند این مشکل را حل کنند!
این کتابها با استفاده از برجستگیها، جنسهای مختلف مثل پارچه و پلاستیک و یا طراحیهای انگشتی، حس کنجکاوی کودک را برمیانگیزند. این ویژگیها باعث میشود کودک با لمس کردن، کشیدن و بازی کردن با کتاب، درگیر داستان شود و مدت زمان بیشتری را به کتاب خواندن اختصاص دهد.
شاید در ابتدا استفاده از این نوع کتابها کمی عجیب به نظر برسد، اما فواید زیادی برای کودکان دارد. این کتابها به کودکان کمک میکنند تا با انواع مختلف کتاب آشنا شوند و در آینده با دید بازتری به کتابهای مختلف نگاه کنند. همچنین، خواندن یک کتاب تعاملی بعد از یک کتاب معمولی، باعث میشود که کودک به هر دو نوع کتاب علاقهمند شود و لذت کتاب خواندن را بهتر درک کند.
چرا کتابهای تعاملی برای کودکان زیر دو سال مناسب هستند؟
- جذب توجه: طرحهای جذاب و جنسهای مختلف این کتابها، توجه کودک را به خود جلب میکند.
- تقویت حواس: با لمس کردن و بازی کردن با کتاب، حواس لامسه و بینایی کودک تقویت میشود.
- افزایش خلاقیت: کتابهای تعاملی به کودک اجازه میدهند تا با داستان تعامل کرده و خلاقیت خود را به کار ببندند.
- آمادگی برای خواندن: این کتابها به کودکان کمک میکنند تا با مفاهیم اولیه خواندن مانند جهتگیری، دنبال کردن داستان و ارتباط تصویر و کلمه آشنا شوند.
از فرزندتان بخواهید آخر کتاب را حدس بزنند.
یکی از روشهای موثر برای تقویت مهارتهای خواندن و درک مطلب در کودکان، تشویق آنها به حدس زدن پایان داستان است. وقتی از کودک میپرسیم «فکر میکنی بعد از این چه اتفاقی میافتد؟» یا «به نظرت قهرمان داستان چطور این مشکل را حل میکند؟»، در واقع به او کمک میکنیم تا با داستان تعامل فعالتری داشته باشد.
چرا حدس زدن پایان داستان مهم است؟
- تقویت حافظه: وقتی کودک سعی میکند اتفاقات قبلی داستان را به یاد آورد و بر اساس آنها پایان داستان را حدس بزند، حافظه او تقویت میشود.
- افزایش خلاقیت: حدس زدن پایان داستان به کودک اجازه میدهد تا از تخیل خود استفاده کند و داستان را به شیوهی خود ادامه دهد.
- درک بهتر داستان: با حدس زدن پایان داستان، کودک درک عمیقتری از داستان پیدا میکند و میتواند ارتباط بهتری با شخصیتهای داستان برقرار کند.
- آمادگی برای خواندن مستقل: این مهارت به کودک کمک میکند تا در آینده بتواند کتابهای پیچیدهتر را بهتر درک کند و از خواندن لذت بیشتری ببرد.
چگونه کودک را به حدس زدن پایان داستان تشویق کنیم؟
- سوالهای باز بپرسید: به جای سوالهایی که جواب بله یا خیر دارند، سوالهایی بپرسید که کودک را به تفکر و بیان نظرات خود تشویق کند.
- به نظرات کودک احترام بگذارید: حتی اگر حدس کودک اشتباه باشد، به نظرات او احترام بگذارید و او را تشویق کنید.
- از کلمات تشویقی استفاده کنید: از کلماتی مثل «چه جالب»، «فکر خیلی خوبی داری» و «آفرین» استفاده کنید تا کودک احساس خوبی داشته باشد.
- داستان را با هم بسازید: میتوانید با هم یک داستان جدید بسازید و از کودک بخواهید که پایان داستان را پیشنهاد دهد.
کنترل را بدهید دست فرزندتان
اجبار کردن کودک به نشستن و کتاب خواندن، نه تنها او را از کتاب خواندن زده میکند، بلکه باعث میشود که کتاب خواندن را به عنوان یک وظیفهی ناخوشایند در نظر بگیرد. در عوض، اجازه دهید کودک خودش تصمیم بگیرد که چه زمانی و چقدر بخواند.
وقتی کودک خسته شد، او را مجبور نکنید به خواندن ادامه دهد. به او اجازه دهید کمی بازی کند و انرژی خود را تخلیه کند. اما پس از مدتی کوتاه، دوباره به سراغ کتاب بروید. حتی اگر کودک در ابتدا تمایلی به ادامه دادن نشان نداد، شما به خواندن ادامه دهید. معمولاً کنجکاوی کودک را برمیانگیزد و او دوباره به شما ملحق میشود.
چرا نباید کودک را به زور به کتاب خواندن وادار کرد؟
- کاهش علاقه به کتاب خواندن: اجبار، باعث میشود کودک نسبت به کتاب خواندن احساس منفی پیدا کند.
- ایجاد ارتباط منفی با کتاب: کودک کتاب را به عنوان یک منبع تنبیه و فشار در نظر میگیرد.
- کاهش تمرکز: اجبار، باعث کاهش تمرکز کودک میشود و او نمیتواند از محتوای کتاب لذت ببرد.
چگونه کتاب خواندن را برای کودک جذاب کنیم؟
- انتخاب کتاب مناسب: کتابی را انتخاب کنید که متناسب با سن و علایق کودک باشد.
- ایجاد فضایی آرام: محیطی آرام و دلنشین برای کتاب خواندن فراهم کنید.
- تغییر لحن صدا: با تغییر لحن صدا، به داستان جان ببخشید.
- پرسیدن سوالات: با پرسیدن سوالات، کودک را به تفکر و تعامل با داستان تشویق کنید.
- تبدیل کتاب خواندن به یک بازی: از بازیهایی مانند تشخیص صداها، حدس زدن پایان داستان و… استفاده کنید.