برای دسترسی به ویس آقای دارنده درمورد گفتگو با خدا کلیک کنید.
خــــدایا
همه از تو می خواهند ، بدهی
من از تو می خواهم ، بگیری
خـــــدایا این همه حس دلتنگی را از من بگیر
خدا را دوست بدارید
حداقلش این است که یکی را دوست دارید که روزی به او می رسید
خدایا
گوش کن به التماسهای من
شرمسارم که با حال مستی به سوی تو کرده ام دست نیاز دراز
مرا گوش کن ، مرا بپذیر که جز تو ندارم قبله ای برای نماز
صبح است… یاس را باید کاشت
توی گلدان ظریفی که پر از عطر خداست و سپس گلدان را روی یک میز گذاشت
پرده ها را باید پس زد و به خورشید فضا داد که آرام بتابد بر آن …
آن زمان خواهی دید با شمیم گل یاس، تو چه احساس قشنگی داری و درخشان شدن برگ گیاه، چه تماشا دارد!
در دلت بوته ای از یاس بکار … یاسی از عاطفه، امید، محبت، ادراک و بدان بی تردید زندگی با تو سر مهر و وفا خواهد داشت …
لبخندی که در چهره ام می بینی معنایش
این نیست که زندگی ام بی نقص است،
بلکه قدردان داشته هایم هستم
و از خــــدا بخاطر نعمتهایش
سپاسگذارم
چگونه استـــ حال من…
با غمـــ ها می سازمــــ…
باکنایه ها می سوزمــــــــــ…
به آدم هایی که مرا شکستند لبخند می زنمـــــــــ…
لبخندی تـــلخـــــــ….
خــــــــــداونــــــــــــــــــــدا…
می شود بگویی کجای این دنیـــــــــــــا جای من استــــــــ…
از تــــــــــــــو و دنـــیایی که آفـــــــــــریدی
فقط در اعماق زمینـــــ اندازه یه قـــــــبر
فقط یک قبـــــــــــــــر…
در دور تـــــــــــرین نقطه جــــــهانــــ می خــــــــــــواهمـــــــــ
خــــــــدایـــــا خــــــسته ام خــــــستهـــــــ…
برایم نوشته بود :
گاهی اوقات دستهایم به آرزوهایم نمی رسند شاید چون آرزوهایم بلندند …
ولی درخت سرسبز و شاداب صبرم می گوید :
امیدی هست چون خدایی هست … آری و چه زیبا نوشته بود !
همواره با خود تکرار میکنم امیدی هست ؛ چون خدایی هست …
من خدا را دارم
کوله بارم بر دوش
سفری می باید
سفری تا ته تنهایی محض
هر کجا لرزیدم
هر کجا ترسیدم
فقط و فقط گفتم
“من خدا را دارم”
خدا در دستی است که به یاری میگیری
در قلبی که شاد میکنی
درلبخندی که به لب می نشانی
خدا با من است، خدا با توست… خدایمان را آشکار کنیم
خدایا
در 2 راهی زندگی ام تابلوی راهت را محکم قرار بده ، نکند که با نسیمی راهم را کج کنم !
خدایا !
خدایا چگونه تو را بخوانم در حالی که من ، من هستم (با این همه گناه ومعصیت)
و چگونه از رحمت تو نا امید شوم درحالی که تو، توهستی (با آن همه لطف و رحمت)
خدایا تو آنچنانی که من می خواهم مرا نیز چنان کن که تومی خواهی
خطا از من است ، می دانم …
از من که سالهاست گفته ام ” ایاک نعبد “
اما به دیگران هم دلسپرده ام
از من که سالهاست گفته ام ” ایاک نستعین “
اما به دیگران هم تکیه کرده ام
اما رهایم نکن
بیش از همیشه دلتنگم
به اندازه ی تمام روزهای نبودنم …
خدایا ؛؛ رهایم نکن …..
خدا تنها روزنه امیدی است که هیچ گاه بسته نمی شود …
تنها کسی ایست که با دهان بسته هم می توان صدایش کرد …
با پای شکسته هم می توان سراغش رفت …
تنها خریداری است که اجناس شکسته را بهتر بر می دارد …
تنها کسی است که وقتی همه رفتند میماند …
وقتی همه پشت کردند آغوش می گشاید …
وقتی همه تنهایت گذاشتند محرمت می شود …
و تنها سلطانی است که دلش با بخشیدن آرام می گیرد نه با تنبیه کردن …