راه های رسیدن به شادی – جلسه آقای حسین دارنده

راه های رسیدن به شادی – جلسه آقای حسین دارنده

راه های رسیدن به شادی – جلسه آقای حسین دارنده: همان‌طور که گفتم، کلام ما همانند ذره‌بین می‌باشد؛ یعنی آن را روی هر چیزی بگیریم، آن را بزرگ می‌کند و در زندگی ما به‌صورت خوب یا بد نمایش می‌دهد؛ مثلاً اگر به زخم روی دستمان مرتباً بگوییم: بدن من خیلی قوی است و تو را نابود خواهد کرد چون تو ضعیف و ناتوان هستی و جملات مثبت و اٌمید‌دهنده‌ای را به همان زخم بگوییم و این را با تمام وجود باور و احساس بکنیم، در کمال ناباوری و تعجب خواهیم دید که زخم دست ما خیلی زودتر از موعد مقررش خوب شده است؛ چون همه‌چیز در این دنیا انرژی است و دارای جنب‌وجوش و فعالیت می‌باشد، هر چیزی که فکرش را بکنید؛ مثلاً زخم روی دست ما از ترلیون‌ها میکروب و باکتری ساخته شده است و تمام این باکتری‌ها دارای اِنرژی هستند و چیزی که این انرژی را تشدید یا تضعیف می‌کند، احساس پشت آن است؛ مثلاً اگر ما مرتباً با احساسی قدرتمند به زخم بگوییم: بدن من قوی است و تو را نابود می‌کند، آن زمان بدن ما درواقع سلول‌های سفید جسم ما خیلی سریع‌تر از قبل شروع به فعالیت و درمان آن زخم می‌کنند و زخم قدرتش را از دست می‌دهد.

راه های رسیدن به شادی – جلسه آقای حسین دارنده

به صورت کلی بدن ما منبعی عظیم از انرژی است و این منبع بزرگ با احساس و گفتار ما قوی و ضعیف می‌شود؛ مثلاً وقتی شما غمگین باشید، خب مسلماً بی‌انرژی هم هستید و وقتی بی انرژی باشید، خطر وجود افسردگی و ناراحتی و غمِ بیشتر در وجود شما بیشتر می‌شود و اگر در این حس غم و اَندوه بمانید، بدن سریعاً به حال و احوالات درونی شما واکنش نشان خواهد داد.

احساس غم، بدن را مریض می‌کند؛ زیرا بدن ما که منبعی بزرگ و نامحدود از انرژی است، دیگر آن‌چنان مثل سابق با قدرت و کیفیت کار نمی‌کند که نتیجه شایعش می‌شود درد زانو، خشکی شکم، یبوست، سردرد، افسردگی، دست‌درد، پادردهای عصبی و غیره… درواقع بدن ما با نشان دادن تمام این بیماری‌ها به ما هشدار می‌دهد که شما دچار احساس غم و ناراحتی هستید یا به‌صورت کلی صلح درونی با خود ندارید که این احساسات منفی را بدن ما اصلاً دوست ندارد؛ چون وقتی درون ما ناراحت باشد، کل بدن هم یعنی دونه دونه سلول‌های بدن ما هم غمگین می‌شوند و آن زمان دیگر مثل قبل با آن قدرت همیشگی کار نمی‌کنند و اینجاست که درد و مریضی از زمین و آسمان وجود ما را در بر می‌گیرد و ما باید هرچه سریع‌تر خودمان را به شادمانی برسانیم و در آن حالت بمانیم تا سلول‌های بدن ما به حالت پیش‌فرض خود که پر از انرژی و قبراقی هستند، برگردند و آن زمان اصلاً لازم نیست کاری برای صحیح کار کردن بدن انجام دهیم؛ چون خودِ بدن به بهترین شکل ممکن فعالیت خواهد کرد. به همین منظور است که من در اینجا با قدرت اعلام می‌کنم: احساس غم و استرس و ناآرامی ذهن، مادر و پایه و اساس تمام مشکلات و بدبختی های بیرونی و مریضی‌ها و مشکلات درونی است.

راه های رسیدن به شادی – جلسه آقای حسین دارنده

بگذارید یک مثال تخیلی برای شما بزنم تا بهتر موضوع را متوجه شوید. در اینجا می‌خواهم یک میدان نبرد یا جنگ را در ذهنتان تصور کنید و بدن شما یکی از این دسته و گروهی است که در حال جنگ است. خب در اینجا سلول‌های ما یا گلبول‌های سفید بدن ما را گروهی تصور کنید که می‌خواهند با دشمنشان، یعنی بیماری‌ها بجنگند. خب همان‌طور که می‌دانید، روحیه و انگیزه از بزرگ‌ترین لازمه‌های رسیدن به پیروزی در جنگ است. حالا اگر این سربازان، یعنی گلبول‌های سفید ما غمگین و ناراحت و پر از ترس و استرس باشند، به نظر شما آیا می‌توانند در این نبرد پیروز شوند؟ جواب قطعاً خیر است؛ چون این سربازها روحیه و انگیزه‌ای برای جنگیدن ندارند و بدون انرژی هستند و خیلی سریع سربازهای دشمن یا همان مریضی‌ها سراغ آن‌ها آمده و آن‌ها را شکست خواهند داد؛ ولی اگر این سربازها شاداب و سرحال و پر از انرژی باشند، به نظر شما آیا کسی یا گروهی یا مریضی‌ای می‌توانند آن‌ها را شکست دهند؟ جواب قطعاً خیر است. به همین منظور است که می‌گویند انسان بی‌هدف و بدون انگیزه، مرده‌ای است که فقط تکان می‌خورد. انسانی که هدف ندارد و برای خودش کار و حرفه‌ای دست‌وپا نمی‌کند که به آن عشق بورزد، خیلی زود باید منتظر احساسات غم و اندوه و افسردگی باشد و چیزی که از همه خطرناک‌تر است، این است که بعد از غرق شدن در احساساتی مثل غم و اَندوه، درد و مریضی از زمین و آسمان او را بمباران خواهند کرد و این یعنی مرگی خاموش که بدون از کار اٌفتادن قلب و بسته شدن چشم روی می‌دهد که این مرگ به علت عشق نورزیدن به این دنیا رخ خواهد داد.

راه های رسیدن به شادی – جلسه آقای حسین دارنده

امروزه، روانشناسان برای پیروزی رشته‌های ورزشی دسته‌جمعی، بهترین راه را انگیزه و شور و اشتیاق آن دسته یا گروه به پیروزی می‌دانند. به همین منظور، مربیان یا رهبران این گروه‌ها بسیار روی انگیزه و اشتیاق بازیکنان تمرکز می‌کنند؛ چون می‌دانند تیمی که روحیه داشته باشد، هیچ نیرویی جلودارش نیست. درواقع پول زیاد یا دستمزد بازیکنان هم برای بالا بردن انگیزه بازیکنان به آن‌ها داده می‌شود نه چیز دیگری؛ چون فقر و تنگدستی انگیزه انسان را تضعیف می‌کند. نمونه این صحبت‌ها را می‌شود در تیم‌های ورزشی به یاد آورد که با اینکه خیلی ضعیف‌تر از تیم مقابل بودند یا بازیکنان کمتری داشتند؛ ولی چون انگیزه و عشق داشتند، رفتند و برنده شدند. حال بیایید این طرز فکر و نگاه را در جسمتان تجسم کنید. دقیقاً همین اتفاقات در بدن ما هم رخ می‌دهد و اگر ما با کلاممان به خودمان حرف‌های مثبت و انرژی‌زا بزنیم و آن را احساس بکنیم، باز هم می‌گویم آن گفته‌ها را درک و حس بکنیم، سلول‌های بدن ما می‌توانند بیماری‌های مهاجمی که مریضی‌ها را با خود به جسم ما می‌آورند و چندین برابر ما قدرت دارند را به‌راحتی شکست دهند.

پیشنهاد میشود این فایل تصویری را هم مشاهده فرمایید اینجا ضربه بزنید.