ایستادگی در برابر مشکلات-حسین دارنده
ایستادگی در برابر مشکلات-حسین دارنده: دیدِ هرکسی به زندگی و نظرش دربارۀ آمدن به این دنیا محترم و قابل ستایش است و واقعاً انسانهایی هستند که در فقرِ شدیدی زندگی میکنند و شاید درک صحبتهای این کتاب برای آنها خیلی سخت و غیرقابلقبول باشد که البته من کاملاً به آنها حق میدهم؛ ولی چیزی را که واقعاً نمیشود انکارش کرد این است که همۀ ما چه در شرایط خوب چه در شرایط بد، در این دنیا هستیم و چه بخواهیم یا نخواهیم باید زندگی در این کرۀ خاکی را ادامه دهیم.
ایستادگی در برابر مشکلات-حسین دارنده
من خیلی به این موضوع فکر میکنم که چرا یکسری از انسانها در کشورهای جهان اوّل در ناز و نعمت متولّد میشوند و انسانهایی دیگر در کشورهای جهان سوم در فقر و جنگ و بیماری به دنیا میآیند ولی وقتی خوب فکر میکنم؛ میبینم که بله این پیشامد واقعاً تلخ است و هیچ پاسخ قاطعی برای علّت این امر نمیتوان پیدا کرد و باید کاملاً این واقعیت سخت را قبول کرد که خیلیها در ناز و نعمت و خیلیها در بیماری و فقر و جنگ بزرگ میشوند و واقعاً ما نمیتوانیم خودمان را جای آنها بگذاریم و از دید آنها به زندگی نگاه کنیم. ولی چیزی که مسلّم است و جوابی قاطع برای آن وجود دارد؛ این است که به همۀ ما قدرتِ آموختن و فراگرفتن داده شده است خداوندِ بزرگ به ما قلب، عقل، هوش، استعداد و قدرتِ درخواست و دریافت داده است.
ایستادگی در برابر مشکلات-حسین دارنده
گالیله در جایی گفته است: « فکر نمیکنم خدایی که عقل و شعور و درک و فهم را به ما داده است قصدش این بوده که از آنها استفاده نکنیم»
بله دقیقاً همین است به ما قدرتی داده شده است که زندگی خود را در آینده با توجّه به تمامِ مشکلات مالی، جسمی، جغرافیایی و غیره…رقم بزنیم. ما میتوانیم زندگی خود را به کل تغییر دهیم و با آموزش و فراگرفتن علمِ زندگیِ بهتر، زندگی خوبی را برایخود و خانواده و همچنین کشورمان فراهم کنیم.
انسان وقتی به دنیا میآید مانند سنگی خام و دست نخورده است و در طول عمر خود باید این سنگ خام که خودش است را به بهترین نحو بتراشد و مجسمهای زیبا و گرانبها که در درونش وجود دارد را بیرون بیاورد یعنی همان آیندهای درخشان و پر از فراوانی و راز یک مجسمهساز حرفهای، خودسازی و آموختن و آموختن و عمل کردن است.
همه ما نابغه هستیم منتها فقط باید خود را کشف کرده و در دنیای مادی به نمایش بگذاریم. پس اینکه بگویید این تقدیرم بوده و کاریش نمیتوان کرد اوج کم لطفی به خودمان است و بالاترین حد ناشکری به توانایی هایمان. واقعا ناشکری است ندیدن تمام چیزهایی که داریم به خاطر نداشتن آن یک چیزی که میخواهیم.
در قاعدۀ بیست و نه از چهل قاعدۀ شمس تبریزی در کتاب ملّت عشق اثر الیف شافاک آمده است:
ایستادگی در برابر مشکلات-حسین دارنده
« تقدیر به آن معنا نیست که مسیر زندگیمان از پیش تعیین شده است به همین سبب این که انسان گردن خم کند و بگوید چه کنم تقدیرم این بوده نشانۀ جهالت است تقدیر همۀ راه نیست فقط تا سر دو راهیهاست گذرگاه مشخص است امّا انتخاب گردشها و راههای فرعی در دست مسافر است پس نه بر زندگیات حاکمی و نه محکوم آن»
شمایی که در حال خواندن این کتاب هستید؛ یعنی حداقل سواد را دارید؛ پس بهترین زیرساخت مناسب برای یک آیندۀ خوب را در اختیار دارید و بهانهتراشی برای نرسیدن به آیندهای بهتر را نمیتوانید داشته باشید. اینکه ما الان کجا هستیم و چطور زندگی را سپری میکنیم مهم است؛ ولی اینکه چه آرزو و خواستهای از این دنیا و چه هدفهایی در آینده داریم مهمتر و البتّه بزرگترین علّت وجود ما در این کرۀ خاکیست. خیلی از انسانها در بهترین مکان و زمان برای زندگی قرار دارند؛ ولی هیچ شور و علاقهای به زندگی در این دنیا ندارند یا هیچ انگیزهای برای ادامۀ زندگی در خود نمیبینند و خیلی سرد با زندگی برخورد میکنند و فقط دوست دارند زودتر روزشان شب شود تا عمرشان تمام شود.
ایستادگی در برابر مشکلات-حسین دارنده
وقتی با آنها دربارۀ آرزوهایشان و آیندهشان صحبت میکنید جوابی ناامیدکننده میشنوید و انگار رسیدن به زندگی خوب و مجلّل برای آنها در آرزو هم وجود ندارد و سریعتر سپری کردن عمر خود را، تنها راه نجات از این دنیا میدانند. آنها فکر میکنند در این دنیا زندانی هستند و تنها راهِ نجات از این زندان، مرگ است؛ ولی دستهای دیگر از انسانها هستند که در بدترین شرایط زندگی مثل فقر، جنگ، بیماری و بیسوادی، آیندۀ درخشان و پر از آرزو و زندگیِ پر از زرق و برق را برای خود میخواهند و تمام تلاششان را میکنند تا به بهترینها برسند. آنها شجاعانه به سوی آرزوهای خود حرکت کرده و از هیچ کوششی برای رسیدن به آنها دریغ نمیکنند این افراد دوست دارند از تک تک لحظههای خود بهره ببرند و از اینکه در این دنیا هستند با بیتوجّهی به وضعیت مالی و مکانی محدودشان، از اعماق وجود احساس شادمانی میکنند و شور و اشتیاق فراوان را کاملاً میشود از چهره و گفتار و رفتار آنها متوجّه شد