مدیریت احساسات گناه جلسه آقای دارنده
سخنران: آقای حسین دارنده
تاریخ جلسه و مکان: گرمسار – 5 آبان ماه 1404
همانطور که میدانید بهترین راه برای ماندن در مسیر صحیح رشد و پیشرفت جهان و همینطور دریافت الهامات، شادی به همراه آرامش درونی است و انسانی که احساس گناه دارد و خودش را بیش از حد نکوهش میکند؛ نهتنها آرامش ندارد بلکه احساسات ویرانگری مثل غم و اندوه و افسردگی هم او را محاصره کرده است.
بهترین الهامات همیشه تمایل دارند به ذهنهایی باز و قلبهای شاد و آرام بروند آنها دوست دارند به ذهنهایی بروند که آن شخص به هیچ چیزی فکر نمیکند و قلب و روحش با خودش در صلح کامل است ولی ذهن و قلبی که دچار غم و اندوه است کاملاً بسته و درگیر است و اجازۀ ورود هیچ گونه ایده و راهحلی که همان الهامات و صدای خداوند یا کائنات که کاملاً مرتبط به خواستههایش هستند را به خود نمیدهد
چون اگر این کار را بکند آن شخص با احساس غم و ناراحتیِ ناشی از احساس گناه به آرزوهایش میرسد و این چیزی است که خداوند و کائنات و قوانین حاکم بر جهان اصلاً دوست ندارند اتّفاق بیفتد چون خداوند اصلاً دوست ندارد ما با احوال پریشان و احساس ناراحتی و اندوه به خواستههای خود برسیم.
مدیریت احساسات گناه جلسه آقای دارنده
انسان بعد از به ثبات رسیدن در ذهنی شاد و قلبی آرام ناخودآگاه به دنیا نشان میدهد که من آمادۀ دریافت الهامات هستم و از همه مهمتر در مسیر درست و صحیح رشد و پیشرفت جهان که به صورت پیشفرض و مادرزادی همه ما در آن بودهایم؛ بازمیگردد ولی ذهن و قلبی که از درون خودش را میخورد و همیشه خودش را مقصّر میداند و سرزنش میکند؛
همانند این است که یک کرم به داخل مغز خودش راه داده است و آن کرم مشغول به تغذیه میباشد و غذای این کرم فکرهای پوچ و بی معنیست احساس گناه دقیقاً همان کرم است که ما خودآگاه یا ناخودآگاه به خانه مغزمان راه می دهیم و این کرم با خوردنِ فکرهای چرت و پرت و بیمعنی بزرگ و بزرگتر میشود و آنقدر بزرگ میشود که کل اختیار روح و جسم ما را در کنترل میگیرد و بعد از مدّتی نتیجۀ وجود این کرم در بدنمان افسردگی و احساس غم و خودخوری به صورت بلندمدّت میباشد.
مدیریت احساسات گناه جلسه آقای دارنده
اصولاً اکثر انسانهای مهربان و درستکار یا خیلی قانونمند و کسانی که در دین و مذهب افراط میکنند؛ دچار احساس گناه میشوند انسانهایی که تا به حال به دیگران صدمه و آزاری نرساندند آدمهایی که قلبی پاک و بیگناه دارند زیاد به دام این احساس میافتند آنها بعد از کوچکترین کاری، سٌخنی، حرفی و حتّی کارِ نکردهای برای دیگران، چه عمد و چه غیرعمد خود را گناهکار و مقصّر میدانند و به هیچ روشی نمیتوانند خود را ببخشند و در تمام طولِ روز حتّی هفتهها یا ماهها به آن کارِ کرده یا نکردۀ خود فکر میکنند و خود را سرزنش میکنند









