نحوه برخورد با جنس زن _ حسین دارنده
نحوه برخورد با جنس زن _ حسین دارنده: مردی میانسال از آشنایانم را میشناختم که بسیار مهربان و دلسوز بود. او برای خانواده و همسرش واقعاً سنگ تمام میگذاشت؛ از وسایل تزئیناتی خانه گرفته تا گوشت و مرغ و برنج و پوشاک. او همیشه در حساب بانکی همسرش مبالغ بسیار زیادی پول واریز میکرد تا همسرش هرچه را که میخواهد با خیال راحت و بدون دغدغه برای خودش و بچهها بخرد و تا میتوانست همسرش را از لحاظ مالی تأمین میکرد؛ ولی به نظر شما آیا یک خانم خانه فقط پول و لباس میخواهد؟ آیا او محبت نمیخواهد؟ توجه کلامی همسرش را نمیخواهد؟ مشکل همینجا بود که آن مرد اصلاً بلد نبود محبتش را از زبانش خارج کند و فکر میکرد همین پولی که به همسرش میدهد، برای او کافی است. در صورتی که اصلاً اینطور نیست. جنس و شخصیت زن طوری خلق شده است که نیاز به محبت آن هم از نوع کلام دارد، نیاز به تعریف و تمجید دارد؛ چون صحبتهای مهرآمیز همسرش است که او را سرحال و قبراق میکند و اگر این اتفاق از سمت مردش نیفتد، او همانند گلی که نور و آب به او نمیرسد، پژمرده و خمیده میشود. درواقع این نیاز محبت از طریق کلام نه برای زنان، بلکه برای مردانی که سنگدل و مغرور هم هستند، شدیداً لازم است؛ زیرا آنها را همانند موم نرم و لطیف میکند. شاید اصلاً این دسته از افراد به علت ندیدن مهر و محبت از سمت اطرافیان، آنقدر سخت و سنگدل شدهاند. بههرحال من معتقدم اصلیترین چیزی که نیاز یک زن است، محبت کلامی و فیزیکی از سمت مردش است.
زیگموند فروید، این اسطوره روانشناسی میگوید: «انسان جرئت بسیاری پیدا میکند وقتی میفهمد که دوستش دارند».
نحوه برخورد با جنس زن _ حسین دارنده
منظور فروید در این جمله، این است که قدرت و شجاعت و عزتنفسِ انسان گاهی با تعریف و تمجیدها و دوست داشتنهای دیگران خودش را نمایان میکند. زن را میشود با عشق ورزیدن و مهر و محبت از طریق کلام راضی نگه داشت، حتی اگر خانه او در زندان باشد؛ ولی اگر مهر و محبتی از سمت مرد نباشد، مخصوصاً بهصورت گفتاری، تمام پول خرج کردنها، تمام ماشین خریدنها، تمام خانه بزرگ خریدنها برای او هیچ ارزشی ندارد. درواقع شادی واقعی و پایداری، به او نمیدهد. بههرحال خانم آن مرد میانسال با اینکه در رفاه کامل بود و همهچیز هم داشت؛ ولی یک چیزی در وجودش خلع ایجاد کرده بود و آن نبودِ مهرِ کلامی از سمت شوهرش بود. آن زن از لحاظ روحی بسیار پژمرده و بیحوصله شده بود. انگار درونش چیزی کم داشت و آن چیزی نبود جز عشق همسرش. او بعد از مدتی که بیمهریهای زیادی از همسرش دید، با مردی که بسیار خوشسروزبان بود و حتی کاروبار درستوحسابی هم نداشت، پا به فرار گذاشت.
جبران خلیل جبران زیبا میگوید: «کوخی که در آن زن بخندد، بهتر از کاخی است که در آن بگرید».
یادتان نرود با تهدید و زور و اسلحه و حتی زندان هم نمیتوانید انسانی را راضی نگه دارید؛ ولی با زبان نرم و لطیف میتوانید رضایت او را به سمت خود جلب کنید.من خودم بهشخصه زنی را ندیدهام که توسط مهر و محبتهای مردش، پژمرده و غمگین باشد یا حتی به او خیانت کند؛ ولی زنهایی را دیدهام که با اینکه در ظاهر و دید عموم زندگی بر وفق مراد آنهاست؛ ولی از درون غم و اَندوه کل وجود آنها را در بر گرفته است و چهرهشان، سنشان را خیلی بیشتر از آنچه که هستند نشان میدهد و وقتی عمیقاً با آنها همصحبت میشوی، میفهمی که نبود توجه و مهر و محبت از سمت مردش، بدجوری او را ویران کرده است. درست است که انسان خودش باید به خودش عشق بورزد و شادی و طراوت را در درون خودش پیدا کند؛ ولی متأسفانه همه که این هنر را ندارند. در ثانی، بیمهری از سمت مرد مخصوصاً کلامی، برای تشدید اندوه و غم زن قطعاً بیتأثیر نیست. هیچ نیرویی، هیچ انگیزهای، هیچ تفریحی همانند اخلاق خوب و کلام پرمهر و محبت از سمت مرد، زن را سرپا و شاداب نگه نمیدارد.
نحوه برخورد با جنس زن _ حسین دارنده
یه پیشنهاد به مردانی که تازه ازدواج کردهاند یا مردانی که همسرشان غمگین است دارم و آن این است که خط قرمز زندگی خود را کلام پرمهر و محبت برای همسر خود بدانید. درواقع اگر زندگیتان را دوست دارید تا میتوانید به همسرتان مهر و محبت کنید، آن هم بیشترش کلامی باشد؛ زیرا زنها شدیداً تحت تأثیر گفتار هستند تا محبتهای غیرگفتاری. اصلاً لازم نیست دستهگلهای آنچنانی برای همسر خود بخرید یا او را به رستورانهای گرانقیمت ببرید و همیشه برای او صحبت کنید؛ نه اصلاً، به او یک گل کوچک و ساده بدهید؛ ولی موقع دادن آن گل او را بمباران جملات عاشقانه کنید و این طرز گفتار عاشقانه را روزی حداقل یکبار ادامه دهید. آن زمان من به شما قول میدهم حضور خداوند را از طریق همسرتان در زندگی احساس خواهید کرد.