احساس گناه_سمینار_حسین دارنده
احساسِ گناه یعنی انسان برای هر کاری که در زندگیاش انجام داده یا نداده است خود را سرزنش کند و آن کار را اشتباه از سمت خود فرض کند و همیشه خود را بابت آن کار کرده یا نکرده مقصر بداند و اکثر اوقات در افسردگی و خودخوری به سر ببرد. در درست و غلط بودن کاری که انسان انجام میدهد؛ بحثی نمیتوان کرد ولی اگر انسان بعد از انجام هر کاری حالا چه درست یا چه غلط به خودش سرکوفت بزند و خودش را بابت آن کار بیش از حد ملامت و سرزنش بکند به حدی که از حالت شادی و آرامش درونیاش خارج شود و به افسردگی آن هم به صورت بلندمدّت برسد آن شخص دچار بیماری احساس گناه شده است و باید فوراً اقدامی برای درمان این بیماری کند.
این احساس منفیِ قلبی و ذهنی آنقدر ویرانگر و درگیرکننده است که من از آن به عنوان بیماری در این کتاب نام میبرم. این احساس منفی به قدری قدرت دارد که کاملاً اختیار زندگیتان را در کنترل می گیرد. ماندن در احساس گناه به صورت بلندمدّت و سرزنش کردن خود به صورت مکرّر آن هم همراه با ناراحتی و غم فعالیت انسان را در زندگی روزانهاش کاملاً مختل میکند و او را از تمام فعالیتهای روزمرهاش باز میدارد، چون عقل انسان به صورت کامل در اختیار احساس قرار میگیرد و این چیزی است که واقعاً برای انسان خطرناک است. در بخش الهامات من گفتم بهترین اتفاق زمانی می اٌفتد که قلب و عقل هر دو با کمک همدیگر تصمیم بگیرند، ولی در احساس گناه این اتفاق هرگز نمی اٌفتد چون عقل کاملا تحت فرمان قلب قرار می گیرد یا بهترین بگویم تمام تصمیمات احساسی می شوند چون قلب انسان تمایل شدیدی به مهربانی و دوست داشتن دارد و این چیزیست که بسیار خطرناک است در واقع در حس گناهکار بودن عقلِ انسان قدرت تصمیم گیری اش را از دست می دهد و نمی تواند به کمک انسان بیاید.
همانطور که میدانید بهترین راه برای ماندن در مسیر صحیح رشد و پیشرفت جهان و همینطور دریافت الهامات، شادی به همراه آرامش درونی است و انسانی که احساس گناه دارد و خودش را بیش از حد نکوهش میکند؛ نهتنها آرامش ندارد بلکه احساسات ویرانگری مثل غم و اندوه و افسردگی هم او را محاصره کرده است. بهترین الهامات همیشه تمایل دارند به ذهنهایی باز و قلبهای شاد و آرام بروند آنها دوست دارند به ذهنهایی بروند که آن شخص به هیچ چیزی فکر نمیکند و قلب و روحش با خودش در صلح کامل است ولی ذهن و قلبی که دچار غم و اندوه است کاملاً بسته و درگیر است و اجازۀ ورود هیچ گونه ایده و راهحلی که همان الهامات و صدای خداوند یا کائنات که کاملاً مرتبط به خواستههایش هستند را به خود نمیدهد چون اگر این کار را بکند آن شخص با احساس غم و ناراحتیِ ناشی از احساس گناه به آرزوهایش میرسد و این چیزی است که خداوند و کائنات و قوانین حاکم بر جهان اصلاً دوست ندارند اتّفاق بیفتد چون خداوند اصلاً دوست ندارد ما با احوال پریشان و احساس ناراحتی و اندوه به خواستههای خود برسیم. انسان بعد از به ثبات رسیدن در ذهنی شاد و قلبی آرام ناخودآگاه به دنیا نشان میدهد که من آمادۀ دریافت الهامات هستم و از همه مهمتر در مسیر درست و صحیح رشد و پیشرفت جهان که به صورت پیشفرض و مادرزادی همه ما در آن بودهایم؛ بازمیگردد
پیشنهاد میشود این فایل صوتی را هم گوش دهید اینجا ضربه بزنید.
ولی ذهن و قلبی که از درون خودش را میخورد و همیشه خودش را مقصّر میداند و سرزنش میکند؛ همانند این است که یک کرم به داخل مغز خودش راه داده است و آن کرم مشغول به تغذیه میباشد و غذای این کرم فکرهای پوچ و بی معنیست احساس گناه دقیقاً همان کرم است که ما خودآگاه یا ناخودآگاه به خانه مغزمان راه می دهیم و این کرم با خوردنِ فکرهای چرت و پرت و بیمعنی بزرگ و بزرگتر میشود و آنقدر بزرگ میشود که کل اختیار روح و جسم ما را در کنترل میگیرد و بعد از مدّتی نتیجۀ وجود این کرم در بدنمان افسردگی و احساس غم و خودخوری به صورت بلندمدّت میباشد.
اصولاً اکثر انسانهای مهربان و درستکار یا خیلی قانونمند و کسانی که در دین و مذهب افراط میکنند؛ دچار احساس گناه میشوند انسانهایی که تا به حال به دیگران صدمه و آزاری نرساندند آدمهایی که قلبی پاک و بیگناه دارند زیاد به دام این احساس میافتند آنها بعد از کوچکترین کاری، سٌخنی، حرفی و حتّی کارِ نکردهای برای دیگران، چه عمد و چه غیرعمد خود را گناهکار و مقصّر میدانند و به هیچ روشی نمیتوانند خود را ببخشند و در تمام طولِ روز حتی هفتهها یا ماهها به آن کارِ کرده یا نکردۀ خود فکر میکنند و خود را سرزنش میکنند آنها ساعتها آن موضوع را در ذهنشان بررسی میکنند و هر چقدر میخواهند خود را مقصّر جلوه ندهند انگار نیرویی از درونشان به آنها میگوید که تو گناهکاری، تو مسئولی، تو آدم بدی هستی و ترسِ بسیاری از عواقب آن کاری که کَرده یا نکردهاند سراغشان میآید این افراد اکثر اوقاتِ روز مغز و قلبشان مشغول آن موضوع است و تا جایی پیش میروند که بعضی از آنها دچار افسردگی حاد میشوند آنها فکر میکنند متّهم ردیف اوّل برای کسانی که مشکلی برایشان پیش آمده است هستند؛ چون میتوانستند به آن اشخاص کمک کنند ولی نکردند و حالا خداوند آنها را نمیبخشد و مجازات سنگینی میکند.
احساس گناه_سمینار_حسین دارنده
افرادی که دچار بیماری احساسگناه هستند؛ احساس میکنند که با کار انجام داده یا انجام ندادهای برای کسی تمام آیندۀ او را نابود کردهاند و علّت اصلی مشکلات آن فرد را شخصِ خودشان میدانند و تا تاوان پس ندهند آرام نمیگیرند.