چطور بر ترسمان غلبه کنیم؟
چطور بر ترسمان غلبه کنیم؟ : ترس در موقعیتهای دیگری از زندگی هم سراغ انسان میآید؛ مثلاً ترس از این موضوع که اگر به آن خانم پیشنهاد ازدواج بدهم چه میشود؟ ترس از اینکه اگر در شرکتم تقاضای وام کنم و جواب رد بشنوم چه میشود؟ ترس از اینکه اگر آن کار را انجام دهم؛ ولی شکست بخورم چه میشود؟ ترس از اینکه اگر به ثروت برسم و آدمهای اطرافم پولم را از من بگیرند، چه میشود؟
خودِ من به شخصه یکی از بهترین جوابهایی که موقعِ آمدنِ این سوالات منفی به خودم میگویم این است که اگر بعد از سؤال کردنم آن طرف جواب مثبت به من بدهد که خیلی عالی میشود. مثلاً میگویم: اگر آن شخص خواستهام را قبول کند؛ چقدر خوب میشود یا مثلاً میگویم: اگر خداوند پاسخ جوابم را بدهد که محشر است اگر من به آن خواسته و آرزو برسم که عالیست. درواقع ما وقتی موقعِ درخواست و آرزو میترسیم؛ اوّلین چیزی که باید بدانیم؛ این است که این ترس مقطعیست و فقط سراب است و طیِ زمان نابود میشود و بهترین کاری که باید در لحظه و قبل از درخواستمان بکنیم؛ این است که خودمان را بمبارانِ جملاتِ ذهنی مثبت؛ آن هم به صورت آگاهانه و کاملاً هوشیارانه بکنیم. نجواهای مثبت و اٌمیددهنده به خودمان، ترس را مانند تکّه غباری در آسمان نیست و نابود میکند.
چطور بر ترسمان غلبه کنیم؟
افکارِ منفی یا ترس و وحشت، هدفش دقیقاً نشانه گرفتنِ شور و اشتیاق شماست چرا؟ چون که وقتی شما میترسید و به سوی خواستهتان حرکت نمیکنید؛ مسلماً شور و اشتیاقتان را هم از دست میدهید و کاملاً خلع سلاح میشوید.
پیشنهادِ من این است که در آن زمان ذهن خود را بمباران از کلامِ مثبت کنید مغز ما در یک زمان فقط میتواند یک فکر را پردازش کند؛ یعنی نمیتواند هم منفی فکر کند و هم مثبت. خُب وقتی افکارِ ترس و وحشت سراغ ما میآیند؛ بهترین کار این است که افکار مثبتی را مانند: من میتوانم من موفق میشوم و یا خدا پشت من است راجایگزین آن افکارِ منفی کنیم و همینطور زمان بخریم و با آن افکارِ مثبت آنقدر پیش برویم تا آن کار یا آرزویی را که در آن ترس داریم را اجرایی کنیم ولی اگر همینطور منتظر بمانیم و فقط به نجواهایِ منفیِ ذهنی فکر کنیم؛
چطور بر ترسمان غلبه کنیم؟
آن زمان، ترس یا افکار منفی بر زمانی که پیشِ رویِ ماست پیشی میگیرد و ما موفق به انجام آن کار نمیشویم. البتّه با تمرین میشود زمانِ گفتگویِ این افکارِ مثبت در مغزمان را افزایش دهیم تا همیشه در ذهنمان بمانند. نمونۀ آن انسانهایی هستند که ایمانشان بسیار قوی است. درواقع وقتی با انسانهایی با ایمانی قوی، از ترس و وحشت صحبت میکنید حرف شما هیچوقت به آنها اثر نمیکند؛ چون آنها آنقدر روی خودشان کار کردهاند و آنقدر به افکار مثبت در ذهنشان تغذیه رساندهاند که شما کاملاً متوجّه نگرشِ مثبت در وجود آنها میشوید آنها آنقدر مغزشان را با حرفهای مثبت سیراب کرده اند که دیگر جایی برای ورودِ افکار منفی نیست یکی از نشانۀ انسانهای باایمان همین است، این افراد در نگه داشتنِ افکارِ مثبت در ذهنشان استاد هستند و آنقدر به خداوند و خودشان و آرزویشان ایمان دارند که نمیگذارند افکارِ مثبت از ذهنشان به راحتی خارج شود و با نگه داشتن و ماندن در حالاتِ مثبت؛ خیلی راحت و بدون ترس، آرزویشان را طلب میکنند یا به سوی کاری که میخواهند انجام دهند، حرکت میکنند.
چطور بر ترسمان غلبه کنیم؟
این را هم بدانید که این افکار نه تنها سراغِ شما؛ بلکه سراغ بااعتماد به نفسترین و باایمانترین انسانهایِ رویِ کرۀ زمین هم میرود و مانند سدّی محکم سعی میکند که نگذارد دست آنها به آرزو و خواستهشان برسد؛ ولی همانطور که گفتم آنها آنقدر رویِ ایمان و ذهنِ خودشان کار کردهاند که افکارِ مثبت در ذهن آنها ماندگار شده است و اصلاً دوست ندارند جای خودشان را با افکار منفی تعویض کنند. این را مطئمن باشید که تمام انسانهایی که در این دنیا حرف و خواستۀ خود را میزنند، ترس سراغ آنها هم میرود و این کاملاً طبیعیست؛ ولی باز هم خواسته و درخواست خود را اعلام میکنند؛