در ارتباط با دیگران چیزی که خیلی زننده و زشت است، تصنعی رفتار کردن است چون دقیقا این رفتار ما را دیگران متوجه میشوند و متوجه گفتار و صحبتهای ما میشوند و به همین علت هم با ما ارتباط خوبی برقرار نمیکنند. حالا یه سری دیگه از افراد هستند که با دروغ و تزویر میخواهند با دیگران برخورد کنند که این رفتار واقعا زننده است چون ماه هیچوقت پشت ابر نمیمونه و بالاخره خود را نمایش خواهد داد و این افراد دروغ گو از چشم دیگران می افتند آن وقت از این موضوع گلایه میکنند که چرا دیگران با من ارتباط برقرار نمیکنند؟
برای اینکه بدانیم چگونه با دیگران ارتباط برقرار کنیم، اول باید گفت که طبیعی رفتار کنید. رابطه تنها در صورتی عملی میشود که شما واقعا به آن اهمیت بدهید. هر چیزی کمتر از این را دیگران متوجه میشوند. اگر به کسی که سعی دارید با او رابطه برقرار کنید علاقه‌ی واقعی ندارید، بی‌دلیل تلاش نکرده و تصنعی رفتار نکنید.
یکی از دلایلی که دیگران دوست ندارند با ما ارتباط برقرار کنند، دخالت بی جای ما در زندگی آنهاست اگر ما در زندگی دیگران دخالت کنیم یا وسط صحبت آنها بپریم، این رفتار ما بسیار زشت است و در بلند مدت باعث میشود دیگران با ما ارتباط خوبی برقرار نکنند. پس اگر میخواهید با دیگران ارتباط برقرار کنید باید فاصله خود را با آنها حفظ کنید و حفظ حرمت را نگه دارید. یادتان نرود کنجکاوی خیلی خوب است ولی نه در زندگی دیگران.
مثلا وقتی در مکالمه‌ای کسی مشغول صحبت کردن است، صحنه را به او واگذار کنید. برخی گمان میکنند اگر وسط داستان دیگران بپرند و آن را به نوعی به زندگی خود ربط دهند به بهبود رابطه کمک کرده‌اند. گرچه این رفتار اگر به تعداد دفعات محدود استفاده شود چنین تاثیری دارد، هیچ چیز به اندازه‌ی استفاده‌ی مکرر آن اثر معکوس روی رابطه‌ی شما نمی‌گذارد. شما نمیتوانید اعتماد دیگران را جلب کنید اگر آنها هربار که میخواهند حرف بزنند احساس کنند شما قرار است وسط حرف‌های‌شان بپرید. چنین کاری تمرکز گوینده را مختل میکند و سرمایه‌گذاری احساسی او را برای مکالمه باز پس می‌گیرد، علاوه بر این فرد برای ادامه‌ی صحبت با شما مردد میشود.
اگر شما انسان بددهنی هستید و مرتبا حرفهای ناشایست میزنید به شما قول میدهم تمام دوستان خوب خود را از دست بدهید و فقط اندکی دوستان بد دهن دیگر که مثل خودتان هستند برای شما باقی بمانند. باور کنید انسانها دوست ندارند حرفهای زشت و ناپسند و یا شوخی های رکیک با انها بشود به همین منظور اگر شما در این کارها افراط میکنید، مطمئنا آنها خیلی زود از زندگی شما خواهند رفتند و اگر شما این رفتار خود را ادامه دهید بعد از مدتی میبینید هیچ کسی در زندگی شما وجود ندارد. پس برای اینکه بتوانید با دیگران ارتباط خوبی برقرار کنید باید عفت کلام خود را حفظ کنید.
دوست نزدیکی دارم که هر وقت از این عبارت‌ها استفاده میکند دلم می‌خواهد به او هشداری بدهم. وقتی با هم پای تلفن یا حضوری صحبت می‌کنیم، به رغم اینکه نیت بدی ندارد، خیلی واضح متوجه میشوم که چه وقت دیگر به حرف‌هایم گوش نمی‌کند. او عادت دارد از حرفهای بی معنی مانند «اوهوم»، «خب»، «چه عالی»، «اوه» و … استفاده کند. در حالیکه این عبارت‌ها وقتی برای تظاهر به گوش دادن استفاده میشوند بسیار واضح و حواس‌پرت‌کن به نظر می‌آیند.
البته همه‌ی ما دائما و تا حد زیادی مشغول انجام چند کار همزمان هستیم. به همین دلیل شرطی شده‌ایم که گاهی به جای گوش دادن به حرفهای فرد مقابل این عبارت‌ها را به کار ببریم. اما اگر تا این لحظه کسی به شما این مسئله را گوشزد نکرده باشد که تا چه اندازه این رفتار برای گوینده توهین‌آمیز و مشخص به نظر می‌آید، ممکن است هیچ وقت متوجه آن نشده باشید. به عنوان یک قانون کلی همیشه به دیگران به شیوه‌ای گوش بدهید که دوست دارید به شما گوش کنند.
خود من اگر ببینم شخص روبرویم طوری رفتار میکند که انگار عقل کل است و همه چیز را میداند زیاد علاقه ای ندارم که با او ارتباطم را ادامه دهم زیرا اینطوری احساس میکنم او ارباب من است و به من دستور میدهد. دوستی و رفاقت نیاز شدیدی به خلوص نیت و یک دلی دارد در دوستی چیزی به اسم من بهترم من بالاترم من عاقل ترم وجود ندارد بلکه ما باید گاهی هم خود را به نادانی بزنیم و اجازه دهیم دوستانمان حتی به ما دستور بدهند و حرف آنها را اجرایی کنیم اگر اینگونه رفتار کنیم او احساس قدرت میکند و همین احساس او باعث میشود با ما ارتبطاش را بیشتر کند.
تجارب و عنوانی که دارید اهمیتی ندارد، اگر میخواهید با دیگران ارتباط برقرار کنید و نفوذی روی آنها داشته باشید، باید به آنها حس ارزشمندی بدهید. از کتاب آیین دوست‌یابی دیل کارنگی، قانون نهم را برای پیدا کردن دوست و نفوذ بر دیگران می‌خوانیم:
«به دیگران این احساس را بدهید که مهم هستند، و این کار را صادقانه انجام دهید.»
زمانی که دیگران بدانند وجودشان ارزشمند است، احساس خوبی پیدا میکنند که به آنها اجازه‌ی بیان بیشتر خودشان را میدهد. بنابراین مراقب خودبینی‌تان باشید و سعی کنید کنترل رفتارتان را به دست منیّت خود ندهید.
یکی از علتهایی که انسانها دوست ندارند با ما ارتباط برقرار کنند ضعف در آداب و معاشرت و یا برنامه ریزی ضعیف ما در قول و قرارهایمان است. خیلی ها چون از گفتار ضعیفی برخوردارند خوب نمیتوانند نظر و عقیده خود را بیان کنند به همین منظور دیگران از آنها فاصله میگیرند چون این افراد فن بیان ندارند و دیگران از دوست و دوستی، صحبت و گفتگو میخواهند نه فقط شخصی که سکوت کند و روبروی آنها بنشیند. اگر در مکالمه‌ها مضطرب می‌شوید یا خُشک‌تان میزند، سوال‌هایی که دارید را از قبل آماده کنید. این کار برای این نیست که تعاملی خودکار مانند یک آدم‌آهنی داشته باشید. این کار باعث میشود ذهن‌تان آرام بگیرد و بتوانید از افکارتان بیرون بیایید، اعتماد به نفس داشته باشید و از یک مکالمه با جریانی آزاد لذت ببرید.
من معتقدم اگر به یک سنگ هم کمک کنیم او زبان باز میکند و از ما تشکر میکند پس چرا به انسانها که از پوست و گوشت و خون ما هستند کمک نمی‌کنیم؟ شک نکنید بهترین راه ارتباط و جا باز کردن در دل دیگران یک کمک ساده به آنهاست اصلا لازم نیست آن کمک کمکی مادی و مالی و یا فیزیکی باشد بلکه یک مشاوره ساده و یک همفکری کوچک با اشخاص میتواند راه دل آنها با ما را باز کند.
پس یکی از بهترین راه ها برای اینکه با دیگران صمیمی بشویم و ارتباطی موثر داشته باشیم کمک به آنهاست. انسان نباید در این دنیا خنثی و بی تفاوت باشد او باید به دیگران کمک کند زیرا تنها چیزی که رابطه و دوستی را نگه میدارد، کمک به طرف مقابل است.
حتی بزرگ‌ترین و قدرتمندترین آدم‌های زمین هم کاری دارند که خوشحال میشوند کسی به آنها کمک کند. آدم‌های بسیار زیادی از ترس اینکه مبادا چیزی برای ارائه به آدم‌های بالاتر از خودشان نداشته باشند هرگز اقدامی نمیکنند. اما شما بیشتر از آنچه فکر کنید میتوانید به دیگران ببخشید: مقاله یا پستی در وبلاگ راجع به آنها بنویسید، پروژه‌ی آنها را با افرادی که می‌شناسید در میان بگذارید یا پیشنهاد مصاحبه‌ای بدهید که در آن بتوانند پیام خود را به دیگران برسانند.
درباره‌ی اینکه چگونه میتوانید به اهداف آنها سودی برسانید خیلی خوب فکر کنید، اگر در نهایت معلوم شود پیشنهاد شما برای آنها چندان فایده‌ای ندارد همین تلاش‌تان به تنهایی شما را متمایز میکند.
دیل کارنگی زیبا میگوید: اگر لبخند کسی را نمی‌بینی علتش را در لبهای خودت جستجو کن. این جمله شاه کار است. بیشتر سوتفاهم ها و قهرها به علت این است که ما به دیگران توجهی نداریم و آن زمان توقع داریم آنها به ما توجه کنند. اگر ما انسانی هستیم که مغروریم، خودخواهیم خود را می‌گیریم و به دیگران زیاد نزدیک نمیشویم، نباید توقع داشته باشیم آنها به سمت ما بیایند یا توقع داشته باشیم همه به ما احترام بگذارند. رابطه خوب و اصولی نیاز به ارتباط دو جانبه دارد یعنی هر دو طرف باید به یکدیگر توجه کنند که اگر غیر از این باشد قطع به یقین این ارتباط دوامی نخواهد داشت.
خود من وقتی ببینم شخصی غریبه به خانواده و یا دوستانم احترام میگذارد و ارتباط گرمی دارد، ترغیب میشوم که ببینم آن شخص کیست و بدون هیچ ارزیابی آن شخص در نگاه من شخصی با ادب و اجتماعی به نظر می آید. انسان همینگونه است از ادب و احترام همیشه خوشش می‌آمده و می‌آید حالا اگر این احترام به خانواده او اعمال شود باز هم انگار برای شخص خود او انجام شده است. پس اگر میخواهید با دیگران ارتباط خوبی داشته باشید و یا دوستان خوبی برای خود پیدا کنید به دوست دوستانتان احترام بگذراید مطمئن باشید آنها هم به سمت شما کشیده میشوند.
امروزه بیشتر موقعیت‌های استخدامی با شبکه‌ی ارتباطات و سفارش‌های دیگران تکمیل میشود، برقراری رابطه هم از همین قاعده پیروی میکند. زمانی که دیگرانی آشنا، شما را پیشنهاد دهند به طور خودکار با اعتبار به حضور فرد مورد نظر می‌رسید. برای مثال، همین اواخر که می‌خواستم با یک نویسنده‌ی معروف ارتباط برقرار کنم متوجه شدم که مربی شخصی هر دوی ما یک نفر است.
شاید باورتان نشود من بهترین دوستانم را با پیگیری زیاد به دست آورده ام زیرا دوستیه خوب نیاز سالها ارتباط است و نباید با یک کم توجهی کوچک، دوستی را رها کرد. دوستی همانند آتش است همیشه نیاز به چوب و هوا دارد و اگر از چوب و هوای آن غافل شوید باید قید اتش را هم بزنید. دوستی هم همین است فراز و نشیبهای زیادی دارد مخصوصا اوایل دوستی. انسان هر چقدر هم از لحاظ آداب و معاشرت در سطح بالایی باشد باز هم دیگران خیلی سریع با او ارتباط برقرار نمیکنند بلکه زمان لازم است و البته کمی هم سماجت و پایداری.
اگر نتوانستید کسی را پیدا کنید که مستقیما شما را به فرد مورد نظر ارجاع دهد، خیلی ساده پیغامی بفرستید یا پیغام صوتی تلفنی بگذارید. اما در این مرحله متوقف نشوید، کاری که اکثر مردم میکنند. اولین تلاش تنها یک قدم ابتدایی است. متوجه باشید که اولین تلاش ممکن است به هیچ نتیجه‌ای ختم نشود، اما پنجمین یا شاید دهمین مرتبه دفعاتی باشند که نتایجی به دنبال بیاورند. یک ایمیل یا پیغام بدون پاسخ به معنی آن نیست که آنها نمی‌خواهند با شما ارتباط داشته باشند. این وظیفه‌ی شما است که در مسیر استقامت به خرج دهید! عجله نکنید اما نامرئی هم نباشید.
دوست پیدا کردن و ارتباط با دیگران خیلی ساده است ولی مهم این است که دوستان ما چه شخصیتهایی از جامعه هستند. دوست خوب انسان را به آسمانها میبرد ولی دوست بد انسان را زمین میزند. به همین منظور شدیدا مراقب دوستان خود باشید و اگر نمیتوانید دوست خوب پیدا کنید که درصدش کم است، بهتر است تنها باشید، باور کنید تنهایی خیلی بهتر است از اینکه با انسانی باشید که جایگاهی در جامعه ندارد زیرا شما را هم به پایین میکشد. پس زیاد خود را سرزنش نکنید که چرا دوست و رفیق ندارید باور کنید اگر تمام مردم کره زمین انسانهای بدی باشند باز هم جایز نیست شما با کسی دوست باشید.
استفاده از واژگان خاص می تواند در برقرار کردن ارتباط با دیگران بسیار مفید و کاربردی باشد، و مهارتهای ارتباطی شما را ارتقا بخشد.در هنگام سخن گفتن از تفسیرهای اضافی بپرهیزید، دو قاعده خوب را رعایت کنید.
چیزهایی را که فکر می کنید دیگران نمی خواهند بشنوند، نگویید و چیزهایی را که نمی خواهید پشت سرتان بگویند، نگویید. یکی از راههای خوب ارتباطی ،که می توانی انجام دهید، این است که ایده و نظر خودت را خیلی واضح و روشن بیان کند و برای گفتن نظر و نتیجه گیری خیلی طفره نروید.
زبان بدن یک ابزار شگفت انگیز است که در برقراری ارتباطات به کار می آید خوشبختانه بدن ما معمولاً حد ارتباط با دیگر اعضای بسیار خوب است ،با این حال اگر می خواهید مهارتهای ارتباطی بیشتری داشته باشید باید بدانید که کدام یک از قسمتهای بدن شما می تواند کمک بیشتری به نشان دادن منظور شما به صورت واضح کند.سعی کنید از صحبت کردن به عنوان سلاح استفاده نکنید، که این می تواند به ذهن شما را ببندد و ایده های جدید را نپذیرد.
یکی دیگر از راه های استفاده از زبان بدن این است که تمام رفتارهای طرف مقابل را کپی کنید و به آسانی بتوانید با آن ارتباط برقرار کنید.
شما واقعا میخواهید گوش دهید زمانی که افراد دیگر صحبت می کنند؟ گوش دادن به عنوان یک کلید ارتباطی برای بهتر شدن ارتباطات کمک می کند. همیشه منتظر این نباشید که نوبت شما بشود تا صحبت بکنید، بسیاری از مردم درباره فهم بین گوش دادن و شنیدن سردرگم هستند اگر می خواهید مهارت های ارتباطی خود را بهبود ببخشید نحوه گوش دادن را یاد بگیرید. پس مهمتر از همه در وهله اول گوش دادن به حرف مردم است.
وقتی یک ارتباط برقرار می شود، یک ارتباط برقرار کننده خوب همیشه می داند که چیزی را که قبلاً راجع به او صحبت شده بود را تصدیق کند.
شما به راحتی میتوانید بگویید که ((بله ))من شنیدم که شما چه می گویید پس صحبت خود را ادامه دهید حتی بهتر است که در بعضی از قسمت های مکالمه تان ازجملاتی استفاده کنید که به شخص مقابل بفهمانید که شما صحبت های آنها را شنیده اید،همچنین شما می توانید با استفاده از جملاتی مثل ،من درک می کنم که…… یا، بنابراین آنچه که شما می گویید برای تمرین کردن می توانید از این جملات استفاده کنید، این کار باعث می شود که فرد مقابل احساس کند که شنیده شده است و به آنچه که شما می گویید گوش میدهد.
تنها منبع خرید محصولات حسین دارنده فقط این سایت (darande.com) است و استفاده از محصولات مخصوص خود فرد است که بهای آن را به سایت (darande.com) باید پرداخت شود. در غیر این صورت هیچگونه رضایتی بایت استفاده غیر مجاز از آن وجود ندارد و استفاده از محصولات غیر مجاز و حرام می باشد و متخلفان مورد پیگرد قانونی قرار می گیرند.
